گل پسرم امیر مهدیگل پسرم امیر مهدی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

شکلات مامانی وباباش♥

عید غدیر

سلام دوردونه ای مامان عیدت مبارک عزیزم امسال سومین عید غدیری هست که شما پیش ما هستی و زندگیمون رو پر رنگتر کردی  ماشاا... خیلی قشنگ با لحن کودکانه ات حرف میزنی اون هم مخصوصا موقع خواب که تازه  تعریف کردنت گل میکنه البته همه اش هم درمورد حیوانات حرف میزنی چون خیلی دوستشون داری  واین که خیلی پسر مرتبی هستی و هرچی دستت بیاد تا میکنی اونم خیلی با سلیقه تازه به مرتب هم میگی( موتیب ) قربون اون حرف زدن عزیزم عزیزم این هم عیدی هات بلوز شلوار رو برای عیدی عید قربان خریده بودیم کفشت رو هم امروز  برای عیدی عید غدیر خریدم گذاشتم اینجاتا بمونه برا یادگاری مبارکت باشه عزیزم   عکسی از&nbs...
2 آبان 1392

سیرک

سلام پسر نازنین خودم چندروزی هست که تو شهرمون سیرک برگزار میشد ما هم تصمیم گرفتیم امروز گل پسرمون رو ببریم  تا حیوانات رو از نزدیک ببین اول که برات از شیر میگفتم خوشت می اومد اما وقتی حیوانات رو دیدی حسابی ترسیدی و نشد ازت زیاد با حیوانات عکس بندازم از مراسمم که اجازه عکس برداری ندادن این هم امیر مهدی و اولین سیرک رفتنش هرچند که خودمون هم اولین بارمون بود ...
29 مهر 1392

یه روز پائیزی

سلام گلکم امروز حسابی اقا بودی عزیزم چند روزی بود که از بابایی میخواستم تا شما رو ببر آرایشگاه اخه تا این  مدت خودم شما رو میبردم ارایشگاه زنانه  بابایی هم موافقت کرد وبراساعت شش و نیم عصر وقت  گرفت ما هم شمارو با کلی حرف زدن و جایزه خریدن راضی کردیم که ببریم البته من هم رفتم تا شما  بهونه ای نداشته باشی وقتی نوبتت شد من خیلی استرس گرفته بودم فقط به خاطر اینکه آرایشگاه رو  رو سرت نذاری تا عموها از دستت کلافه نشن اما وقتی عمو کارش رو شروع کرد من این شکلی شده  بودم از تعجب که واقعا این امیر مهدی که انقدر اروم نشسته خدایی که خیلی پسر خوبی شده  بودی افرین عزیزم ما هم به ...
27 مهر 1392

باغ موزه

پسر نازنینم ودوستای گلم با کلی تاخیر سلام این چند مدت که نبودیم اتفاقات خوبی افتاد وجاهای خوبی برا مسافرت رفتیم که اگه فرصت کردم عکس  هاش رو برات میذارم پسر گلم اما امروز بعد از چند روز برنامه ریزی رفتیم باغ موزه دفاع مقدس تا شما  اب نمارو یا به قول خودت(آب نبات)رو ببینیم هرچند اولش بهمون اجازه نمیدادن چون برا گروه خاصی رزرو  شده بوداما با کلی اصرار رفتیم داخل که عکس هاش رو برات میذارم عزیزم که البته در موزه بسته شده  بود وعکس ها از محوطه وآب نما هستش                           ...
6 مهر 1392

تولد 2 سالگی عزیزترینم

پسر گل مامانی سلام      عزیزم بهترینم تولدت مبارک     اصلا باورم نمیشه که دارم برات پست 2سالگیت رو مینویسم ماشاا... حسابی بزرگ وشیطون شدی راستی  روز 11اردیبهشت مصادف با ولادت حضرت زهرا علیه السلام از شیر گرفتمت خیلی اذیت شدی و بهانه  گرفتی که همچنان الان هم ادامه داره ولی باز غذا خوردنت هیچ فرقی نکرده تو 2سالگی به زور 11 کیلو شدی که خدارو شکر باز خوب حرف زدنت ومتوجه مطالب شدنت عالی فقط به خودکار یا مداد میگی (ادوبه )که نمیدونم این رو چطوری اختراع کردی خیلی شیرین کاریهای زیادی داری عزیزم که دیگه الان فرصت نمیکنم همه اش رو بگم اما این رو بدو ن عزیزم که خیلی دوست دارم وهرروز ن...
19 خرداد 1392