تاب بازی
پسرک مهربونم سلامممممممممم امروز دایی جون محمد برا افطار دعوتمون کرده بود اونم تو باغ که خدائیش خیلی سردبود منم از ترس اینکهسردت نشه پیچونده بودمت به پتو بعداز خوردن شام با پسر دایی ات رفتیم محوطه ی بازی باغ اولینبارت بود که به وسایل بازی سوار میشدی البته اون خوابالو ولی عزیزم مامانی روببخش برای اینکه ازت چندتاعکس بگیرم خیلی اذیتت کردم خیلیییییییییییی دوووووووووستتت دارررررررررم پسسسسسسرم ...
نویسنده :
بابایی و مامانی
16:36