باغ موزه
پسر نازنینم ودوستای گلم با کلی تاخیر سلام این چند مدت که نبودیم اتفاقات خوبی افتاد وجاهای خوبی برا مسافرت رفتیم که اگه فرصت کردم عکس هاش رو برات میذارم پسر گلم اما امروز بعد از چند روز برنامه ریزی رفتیم باغ موزه دفاع مقدس تا شما اب نمارو یا به قول خودت(آب نبات)رو ببینیم هرچند اولش بهمون اجازه نمیدادن چون برا گروه خاصی رزرو شده بوداما با کلی اصرار رفتیم داخل که عکس هاش رو برات میذارم عزیزم که البته در موزه بسته شده بود وعکس ها از محوطه وآب نما هستش  ...
نویسنده :
بابایی و مامانی
23:45
تولد 2 سالگی عزیزترینم
پسر گل مامانی سلام عزیزم بهترینم تولدت مبارک اصلا باورم نمیشه که دارم برات پست 2سالگیت رو مینویسم ماشاا... حسابی بزرگ وشیطون شدی راستی روز 11اردیبهشت مصادف با ولادت حضرت زهرا علیه السلام از شیر گرفتمت خیلی اذیت شدی و بهانه گرفتی که همچنان الان هم ادامه داره ولی باز غذا خوردنت هیچ فرقی نکرده تو 2سالگی به زور 11 کیلو شدی که خدارو شکر باز خوب حرف زدنت ومتوجه مطالب شدنت عالی فقط به خودکار یا مداد میگی (ادوبه )که نمیدونم این رو چطوری اختراع کردی خیلی شیرین کاریهای زیادی داری عزیزم که دیگه الان فرصت نمیکنم همه اش رو بگم اما این رو بدو ن عزیزم که خیلی دوست دارم وهرروز ن...
نویسنده :
بابایی و مامانی
19:18
سال نو مبارک
امیر مهدی جون وبابایی زمان سال تحویل کنار مزار شهدا ...
نویسنده :
بابایی و مامانی
13:33
اسم مامانی
سلام به پسر گل مامانی و همه دو ستای نازنینم امروز گل پسری بااون لحن شیرینش اسم مامان رو گفت ( نسه )یعنی همون نفیسه عاشقتممممممممم عزیزمممممممممممم ...
نویسنده :
بابایی و مامانی
0:41
اربعین حسینی تسلیت باد
دومین یلدا
سلام به شیرین شکر مامانی یلدات مبارک خداروشکر شب یلدا ی امسال خیلی بهمون خوش گذشت آخه آقاجون (بابای بابایی)اینا به همراه عمه زهرا(عمه جون مامانی وبابای)تصمیم گرفتن برن قم خونه ای عمه جون زینب ودایی جون حسن (امیر مهدی) هم زیارت هم اینکه امشب رو دور هم باشن که ما هم باهاشون همراه شدیم هرچند فقط یک شب بودولی خیلی بهمون خوش گذشت ازامیر مهدی جونم عکس گرفتیم ولی چون حجمش زیاد آپلود نمیشه ...
نویسنده :
بابایی و مامانی
15:44
تولد18ماهگی وعکس های گل پسری
سلام به پسرک نازم ماهگیت مبارک &nb...
نویسنده :
بابایی و مامانی
14:50
تولد17ماهگی
سلام به عزیزترینم خوبی گلکم مهربون مامان ماهگیت مبارک ...
نویسنده :
بابایی و مامانی
16:40
حرف های جامانده از کارای پسرم
سلام به همه دوستای گلم ویه سلام مخصوص به گل پسرم فکر کنم یه دو ماهی میشه که چیزی ننوشتم حسابی دلم برا نوشتن تنگ شده بود ماشاا.. امیر مهدی انقدر شیطون شده که دیگه اجازه نمیده وقتی بمونه تا بیام نت حالا ازاین دو ماه مینویسم عزیزم از یه سالگی به بعدت دیگه از ماهگردات ننوشتم عوضش امروز همه رو که جامونده بهت تبریک میگم ١٣؛١٤؛١٥؛وامروزم که ١٦ ماه شدی عزیزم ماشاا... تو ١٦ ماهگیت ١١ تا دندون در اوردی عزیزم از راه رفتنت خبری نیست ولی تازه یاد گرفتی که بدون کمک باایستی ولی حرف زدنت ودرک مطالبت عالی طوری که من بعضی وقت ها از کارای که میکنی در عجبم که یه بچه ١٦ ماه انقدر قشنگ همه چیز رو میفهمه جدیدا هم رفتی تو نخ م...
نویسنده :
بابایی و مامانی
19:34